«استسلام» اظهار طاعت نمودن و انقیاد و اطاعت کردن از حق و حقیقت است. و «استکبار» تَمرُّد و نافرمانی نمودن و سرکشی و کبریا کردن است.
وباید دانست که قلب انسانی چون سلامت از آفات و عیوب باشد، حق را به فطرت سالمه خود دریابد، و پس از دریافت کردن آن برای آن تسلیم شود، و چون تسلیم شد، در اعمال صوریه قالبیه انقیاد کند. پس، از قلب سالم تسلیم حاصل شود، و از تسلیم قلبی انقیاد صوری حاصل شود، و این «استسلام» است.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 397 چنانچه قلب اگر معیوب باشد و آفت خودبینی و خودخواهی در آن متمکّن شود، کبر در آن حاصل شود. و آن حالتی است نفسانیّه که حالت بزرگ دیدن خود و بالاتر دیدن خود از دیگران است. و اگر بر طبق این حالت نفسانیّه رفتار کند، و در ظاهر بزرگی فروشد بر بندگان خدا، گویند: تکبر کرد. و اگر از روی این کبریاء نفسانی نافرمانی و سرکشی کند، گویند: استکبار نمود. پس استکبار نافرمانی و سرکشی حاصل از کبر است، و آن در مقابل استسلام است که انقیاد صوری از روی تسلیم باطنی است. پس، نه هر انقیادی استسلام است و نه هر نافرمانی و سرکشی استکبار است.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 398